دولت های مستقل وتوسعه محور هدف سرمایه داری فاجعه
اگر به سال های دهه پنجاه میلادی برگردیم موجی از کودتاها را خواهیم دید که در آن کشورهای با دولت ملی و توسعه محور سرنگون
شده اند و به جای آن دولت های نظامی متناسب با معیار های سرمایه داری روی کار آمدند که در نهایت منافع اقلیت سرمایه دار را
فراهم آوردند.
ایران هم در همین دهه از گزند توطئه های سرمایه داری بی نصیب نماند و دولت دکتر مصدق به وسیله ی استعمار و عناصر
داخلی وطن فروش سقوط کرد.
این روز ها که در شصتمین سالگرد کودتای 28 مردادماه قرار داریم صحبت های فراوانی درباره خیانت های خاندان پهلوی وتوده ای
ها می شود که از هیچ بلاهایی بر سر ملت ایران در دوران ملی شدن صنعت دریغ نکردند.
ولی آن چه که مشخص است در 28مرداد1332دولت دکتر مصدق سقوط کرد و راه برای چپاول ملت ایران باز شد، حال از این
موضوع می گذریم که پهلوی این کودتا را انقلاب خواند و چه تئوری های به خورد ملت ایران داد وبرای آن چه جشن ها که نگرفت.
خوب است بدانید در آن برهه زمانی ایران تنها کشوری نبود که در آن دولت توسعه محور واستقلال طلبش سرنگون شد بلکه
کشورهای واقع در قیف آمریکا جنوبی وشرق آسیا هم از هجمه های سرمایه داری نتوانستند قامت راست کنند و در نهایت بیشتر دولت
های متکی به مردم به طور آشکار وعلنی با کودتا وجنگ ساقط شدند.
هدف از همه ی این نابودی ملت ها مشخص بود و همه در راستای سیاست های لیبرالی که با مکتب اقتصادی شیکاگو همسو شده بود
اجرا می شد و بازار آزاد، لجام گسیخته به پیش می راند.
دوران پس از کودتا در ایران به استبداد صغیر معروف شد تا این که در سال 57 با وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)
به طور آشکارا خط بطلانی بر غارت ملت ایران توسط سرمایه داری کشیده شد.
امام خمینی بدون این که ترسی به خود راه بدهد بر خلاف رهبر آفریقا جنوبی (نلسون ماندلا) که فقط ازلحاظ سیاسی پیروزی های
رابه دست آورد با پشتوانه مردم ودین توانست هم از بعد سیاسی وهم بد اقتصادی در مقابل امپریالیست بایستد ودست های سرمایه
داری را در ایران قطع کند و بنیان گذار خط مقاومت در مقابل استعمار شود.
نزدیک به 4 دهه هست که مردم ایران از استقلال وحاکمیت خود در مقابل جبهه غرب دفاع می کنند و بر خلاف اشتباهات در سال
های مشروطه وملی شدن صنعت نفت حالا با هوشیاری وعمق بخشی بیشتر از دست آورد های خود که منافع ملی را تامین می کند
دفاع می کنند.
مردم ایران در 24خرداد92 با وجود مشکلات مختلف اقتصادی در بحبوبه های جنگ های داخلی منطقه وآشوب ها که بنیان کشور ها
را زیر وزبر کرده با شعور سیاسی بزرگترین درس دموکراسی در منطقه را به کشور های مرتجع دادند تا ثابت کنند به هیج وجه
حاضر نیستند از منافع ملی خود کوتاه بیایند.
ولی حال اندکی که از کشورمان فاصله بگیریم و به منطقه خاورمیانه نگاه کنیم موجی از جنایت ها را خواهیم دید که فقط در آن ملت
ها سلاخی می شوند و عده ای خاص ازاین جنگ ها سیراب می شوند.
رهبر معظم انقلاب، امسال در خطبه های نماز عید سعید فطر نکاتی مهمی را مطرح کردند که یکی از آن ها به سود بردن
صهیونیست ها از درگیری های مصر مربوط می شد که در این مورد با بررسی رویداد ها می توان به نتایج روشن وقابل تاملی دست
یافت که در نهایت بازهم رد پای منافع سرمایه داری در این خشونت ها دیده می شود.
در چند روزاخیر بنا به گزارش منابع رسمی بیش از هزار نفر در درگیری های مصر کشته و هزاران نفر دیگر زخمی شدند.
این آمار آن هم در قرن 21 واقعا باعث شگفتی میشود وصد البته در تاریخ ثبت وضبط شده است.
حالا خوب که دقت کنیم می بینیم که بازهم پینوشه های دیگر به طور علنی هستند وآشکار جنایت می کنند و مدعیان دفاع از حقوق
انسان ها هیچ واکنشی از خود بروز نمی دهند.
بدون شک دولت مرسی اشتباهات بسیاری کرد و همگان بر آن ها واقف هستیم ولی با این وجود قتل عام هزاران نفر جای هیچ توجیه
وبرهانی را باقی نمی گذارد مگر دلیل ها ودروغ های شاخ دار مقامات عربستانی و امارتی.
ولی پاسخ به چند سوال باقی می ماند وآن این است که هدف از ایجاد بحران در مصر چیست؟
آیا گروه های درگیر به دنبال امتیاز های سیاسی هستند در حالی که ارتش قدرت را قبضه کرده است؟
نقش دولت انتقالی در این میان چیست؟
به راستی هدف اقتصادی مورد دلخواه غرب در کجای درگیری و خشونت های مصر پنهان شده؟
ایا مردم مصر رودست خوردند؟
لوح سفید نانوشته و باز آفرینی جدیدی که ارتش مصر ازآن صحبت می کند چیست؟
مطمئنا اگر اوضاع مصر به همین منوال پیش رود دو راه دردناک بیشتر برای مردم مصر باقی نمی ماند
1-جنگ داخلی
2-شوک درمانی اقتصاد مصر بر مبنای سیاست های فاجعه نو لیبرال سرمایه داری
در بخش دوم نگاهی دقیق تری به تحولات مصر از انقلاب تا کودتا و آینده سیاسی – اقتصادی این کشور خواهیم داشت.